نگاهی به آثار صمد بهرنگی
- کد خبر: 46
- /
- اسفند 18, 1400 - ۵:۲۱ ب٫ظ
- /
- فرهنگی
به گزارش رک نیوز :تاثیرآثار صمد بهرنگی فراتر از عمر کوتاه اوست
عمر موثر آثار صمد بهرنگی فراتر از عمر کوتاه اوست و قصههایش نوعی قهرمانگرایی عاری از نفسپرستی را در میان نسل جوان رواج داد
صمد بهرنگی، نویسنده نام آشنای ادبیات کودک دهه 40، محقق و معلمی دلسوز با روش تدریس شاگردمحور بود. بهرنگی همیشه به کودکان میاندیشید. او در نویسندگی، کودکان را خوب میشناخت و نگران سرنوشت آنها بود. بهرنگی معتقد بود قصه و داستانخواندن تنها سرگرمی نیست و میدانست که آگاهی، به آدمی توانی مضاعف میدهد و از معدود نویسندگانی بود که خواندن را با دیدن و تجربه کردن پیوند میداد. درک صمد از کودکی با درک گروه نویسندگان دهه 40 -50 ناسازگار بود، نگاه صمد به کودک و مفهوم کودکی و ادبیات کودک و نوجوان ماندگار و جاودانه است به همین دلیل او را یکی از بنیانگذاران کودک محوری در تعلیم و تربیت و نگاه به مفهوم کودکی در ادبیات کودک میدانند.
او در 19 سالگی نخستین داستان منتشرشدهاش به نام «عادت» را نوشت. یک سال بعد داستان «تلخون» را که برگرفته از داستانهای آذربایجان بود، با نام مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته منتشر کرد. بعدها از بهرنگی مقالاتی در روزنامههای «مهد آزادی»، «توفیق» و غیره به چاپ رسید با امضاهای متعدد و اسامی مستعار فراوان از جمله داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی، ص. آدام و آدی باتمیش. برای نخستین بار بعد از انقلاب اسلامی، «مجموعه قصههای صمد بهرنگی» با تصحیح عزیزالله علیزاده از سوی انتشارات فردوس تهران در سال ۱۳۷۷ در ۴۳۸ صفحه منتشر شد. او ترجمههایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمه شعرهایی از مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، و نیما یوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از او منتشر شده است. ظاهرا «پوست نارنج» درسال1347 یکی از آخرین نوشتههای اوست.
کتاب ماهی سیاه کوچولو
کتاب «ماهی سیاه کوچولو» معروفترین اثر صمد بهرنگی، در زمستان سال ۱۳۴۶ نوشته شد و یک سال بعد با تصویرگری فرشید مثقالی از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر و کتاب برگزیده کودک در سال ۱۳۴۷ شد. این کتاب همچنین توانست جایزه ششمین نمایشگاه کتاب کودک بلونیا در ایتالیا و دیپلم افتخار جایزه دوسالانه براتیسلاوای چکاسلواکی برای تصویرگری کتاب کودک را در سال ۱۹۶۹ دریافت کند و همچنین گاردین در گزارشی آن را جزو 10اثر برتر کودک دنیا دانست، این اثر به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شده است.
قصه این کتاب درباره ماهی کوچکی است که به عشق دیدن دریا خطر میکند و سفری دور و دراز را با تجربههای متفاوت برای رسیدن به رهایی آغاز میکند.
کتاب «قصههای صمد بهرنگی»
قصههای صمد بهرنگی ابتدا از سوی خودش در قالب کتابی با عنوان «مجموعه داستانهای صمد بهرنگی» برای مخاطبان جمعآوری شد
این کتاب شامل 21 قصه است و تلاش شده که نسبت به آثار دیگر کاملتر باشد. همچنین در پایان هر داستان تصویری مرتبط با متن داستان طراحی و در کتاب گنجانده شده است. این قصهها عبارتند از افسانه محبت، اولدوز و عروسک سخنگو، اولدوز و کلاغها، بیست و چهار ساعت خواب و بیداری، پسرک لبوفروش، سرگذشت دانه برف، پیرزن و جوجه طلاییاش، دو گربه روی دیوار، سرگذشت دومرول دیوانهسر، تلخون، عادت، پوست نارنج، آدی و بودی، به دنبال فلک،بز ریش سفید، گرگ و گوسفند، کچل کفترباز، کوراوغلو و کچل حمزه، ماهی سیاه کوچولو و یک هلو و هزار هلو
کتاب «افسانههای آذربایجان»
کتاب «افسانههای آذربایجان» با گردآوری و پژوهش صمد بهرنگی و بهروز دهقانی، از سوی نشر نگاه در 272 صفحه چاپ شده است. این کتاب نخستین بار در سال 1389 از سوی نشر نگاه چاپ و در سال 1397 تجدید چاپ شد و شامل داستانهای محلی و عامیانه (فولکلور) آذربایجان است. در مقدمهای که صمد بهرنگی بر این کتاب نوشته، میخوانیم: «افسانه قسمت مهمی از فولکلور را تشکیل میدهد. در افسانهها علاوه بر چیزهای دیگر که عمومآ از فولکلور عاید جامعهشناسان و غیره میشود میتوان بهترین و اصیلترین زبان نثر را پیدا نمود. بهعلاوه افسانهها سرشار از ترکیبات و تعبیرهای لطیف زبانها هستند.
مثلا در داستانهای کوراوغلو میتوان بهترین نمونه نثر زبان ترکی را سراغ گرفت. نگفته پیداست که افسانههای هر ملت و کشوری دارای ویژگیهایی است که آنها را از افسانههای ملل دیگر متمایز میکند. در شرایط اقلیمی مختلف و از میان حوادث و شرایط تاریخی گوناگون افسانههایی با خصوصیات متنوع و مختلف زاده میشود. مثلا آنچه در نظر اول در فولکلور سیاهپوستان دیده میشود رنج و حسرت و اندوهی است که طی هزاران سال بردگی و استثمار بر آنها سنگینی کرده، لاجرم بازتاب آن در فولکلورشان آشکار است.اصولا فولکلور نشاندهنده و منعکسکننده احوال و افکار و آرزوهای طبقات محروم و پایین اجتماع است و گاهی که از بالاترها و اشراف صحبت میشود هنگامی است که طبقات محروم به ناچار ضمن امرار معاش و تحصیل روزی با آنها برخورد میکنند. چون روی سخن در این مقاله با افسانههای آذربایجان است همینقدر مقدمهچینی هم کفایت میکند.
در دو سه جای دیگر هم گفته شده که میتوان داستانهای فولکلور آذربایجان را سه دسته کرد:
داستانهای حماسی مخلوط با عشقهای پهلوانی و دلاوریها و مبارزه با پادشاهان و خوانین و فئودالها. از این دست داستانها میتوان داستانهای بسیار شورانگیز کوراوغلو را نام برد که هفده داستان است؛ بعد هم داستانهای کتاب ددهقورقود.
افسانههای صرفا عاشقانه. از این نوع میتوان از داستانهای بسیار مشهور «عاشق غریب»، «طاهر میرزا»، «اصلی و کرم»، و غیره و غیره نام برد. افسانههایی که برای بچهها و نوهها و نتیجهها در شبهای دراز زمستان پای کرسی برای سرگرمی و فرو رفتن به خواب شیرین و شکر گفته میشود. هر کس دستکم نام پنجاه داستان از این دست را میداند.
ترجمههای صمد بهرنگی
برخلاف آثار معروف صمد بهرنگی مانند «ماهی سیاه کوچولو»، «کچل کفترباز» و «بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری» که تاکنون بیشتر دیده و خوانده شده، سایر آثار وی از جمله ترجمهها یا کمتر در دسترس بوده و یا کمتر خوانده شدهاند؛ بهجز تعداد معدودی مانند «ما الاغها»، «خرابکار»، «کلاغ سیاه» و «پسرک روزنامهفروش». درحالیکه صمد بهرنگی در زمان حیاتاش بیش از 30 داستان کوتاه از داستاننویسان مطرح ترکیه و جمهوری آذربایجان شوروی را ترجمه و در نشریات زمان خود به چاپ رسانده بود.
صمد بهرنگی، نهم شهریور ماه ۱۳۴۷ در حالی که تنها 29 سال از عمرش میگذشت در رودخانه ارس غرق شد و بهترین و به یاد ماندنیترین اثر او شیوه زندگیاش بود. عمر موثر آثار صمد بسی فراتر از عمر کوتاه اوست و قصههایش نوعی قهرمانگرایی عاری از نفسپرستی را در میان نسل جوان رواج داد.