«فروپاشی» آخرین راه برای رژیم صهیونیستی
- کد خبر: 7529
- /
- اسفند 22, 1401 - ۷:۴۸ ب٫ظ
- /
- تحلیل هفتگی
🔳«فروپاشی» آخرین راه برای رژیم صهیونیستی /1
به گزارش رک نیوز و به نقل از کانال اخبار سوریه در ایتا:وضعیت سیاسی و اجتماعی در سرزمینهای اشغالی بسیار به هم ریخته است. جامعه دهها پارچهای مهاجر صهیونیستی که با نگاه تشکیل «کشوری» در یک «کشور» دیگر با زور سلاح، قتل، تهدید و با حمایت قدرتهای غربی به فلسطین آمده بودند، حالا دچار یکی از مهمترین بحرانهای چند دههای خود شدهاند؛ بحرانی که برای چندین دهه وجود داشت اما به دلایل مختلف مجالی برای بروز و ظهور پیدا نمیکرد. این بحران در حقیقت از زمان ترور اسحاق رابین کلید خود و آرام آرام نشانههای خود را در ترکیب پارلمان این رژیم بروز داد تا که امروز مشاهده میکنیم پارلمان این رژیم به صورت کامل در کنترل همان جریانهایی قرار گرفته که سه دهه پیش رابین را ترور کردند.
▪️این جریانها از ابتدای تشکیل این رژیم جعلی وجود داشتند، اما تا زمانی که دولتهای مستقر خواستهها و سیاستهای این جریانهای تندروی وحشی را جامه عمل میپوشاندند، آنها وارد عرصه قدرت نمیشدند. یکی از دلایلی که همه دولتهای حاکم در تلآویو در کارنامه خود جنایتهای وحشیانهای دارند و دستشان به خون هزاران هزار انسان بیگناه آلوده شده، فارغ از خوی وحشیگری و سبوعیت صهیونیستی – یهودی، به این مساله بر میگشت که میخواستند به این جریانهای قدرتمند پیام بدهند ما «کار» را انجام میدهیم و نیازی به حضور شما در دولت و پارلمان نیست.
▪️اما با تغییر موازنه قوا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به ویژه از زمانی که پیمانهای اسلو و مادرید امضا شد، این جریانها که تمامیتخواه بوده و هنوز و هم دنبال «نیل تا فرات» بودند، متوجه شدند که بازی به شکل دیگری در حال رقم خوردن است. با توجه به این اصل مهم که اصل حیات این رژیم در توسعهطلبی و جنگ نهفته است، با گذشت زمان، ناکامیها و شکستهای وارد شده به این رژیم وضعیت تغییر کرد. جریان قدرتمند پشت پرده به ویژه پس از شکست سال 2000 و 2006 فهمید که دیگر دوران توسعهطلبی به پایان رسیده و این رژیم در مرزهای اشغالی سال 1948 و 1967 باید محدود بماند.
▪️رویدادها و اتفاقات منطقه آسیای غربی در سالهای بعد، باعث شد تا احزاب تندروی صهیونیستی بیش از پیش پا به عرصه بگذارند و این مساله نشان از افکار حاکم بر این رژیم داشت و اینکه بر خلاف تبلیغات صورت گرفته و تلاش برای نشان دادن شکل و شمایلی مترقی، اکثریت شهرکنشینان گروهی وحشی هستند که هیچ موجود زندهای را جز خود بر نمیتابند. بحران توسعهطلبی و هویتی در کنار بحران اقتصادی و معیشتی باعث شد که این رژیم بیش از پیش دچار بحران شود. عمده بحران اقتصادی هم ناشی از ناتوانی آمریکا در تداوم حمایتها از این رژیم بود. در واقع، کمکهای مالی مستقیم بخشی از حمایتهای واشنگتن از رژیم اشغالگر است و بخش وسیعتری از این کمکها در شکلهای دیگر ارائه میشود.
▪️همین چند روز پیش وقتی بانک سیلیکون ولی امریکا اعلام ورشکستگی کرد، اثرات عجیبی بر بیش از 200 شرکت مستقر در فلسطین اشغالی داشت. در حقیقت، بخشی از کمکهای امریکا به صهیونیستها در قالب معافیتهای مالیاتی به کمپانیهایی صورت میگیرد که در این رژیم سرمایهگذاری کنند. این معافیتها که در واقع نوعی مشوقهای مالی به شمار میروند باعث میشود خیلی از شرکتهای فنآوری امریکایی بخشی از زنجیره تولید و توسعه خود را با فلسطین اشغالی منتقل کنند تا جایی که دهها هزار نفر در این حوزه مشغول به کار هستند. به عنوان مثال، یکی از مهمترین خطوط تولید گوشیهای شرکت اپل در فلسطین قرار دارد و همین مساله هم باعث شده تا این رژیم راه نفوذ به آن را پیدا کند.
▪️هر چه بحران اقتصادی در امریکا وخیمتر شود، بر وضعیت اقتصادی در فلسطین اشغالی اثرات بیشتری دارد و این فرصت را برای گروههای تندروی که همواره پشت پرده قرار داشتند بیش از پیش مهیا میکند تا به شکل عملی وارد عرصه قدرت شوند. موضوع مهمی که کمتر کسی به آن اشاره میکند، میزان مشارکت در انتخابات پارلمانی این رژیم است تا جایی که بخش تندرویِ مذهبی صهیونیستها در چند دهه گذشته مشارکت چندانی در انتخابات نداشتند و یک اقلیت آنها پای صندوقهای میرفتند که چند نفری از لیدرهای تندرو را به کنست بفرستند. در مقابل، یک گروه 35 تا 40 درصدی از لیبرالهای شهری با مشارکت در انتخابات، همواره کنترل دولتها را به دست داشتند.
🔳«فروپاشی» آخرین راه برای رژیم صهیونیستی / 2
▪️همزمان با شکلگیری بحرانهای برشمرده شده در سرزمینهای اشغالی، به ویژه در پی ناکامی چند دوره برگزاری انتخابات، جریانهای تندروتر تعارف را کنار گذاشته و وارد عرصه عملی قدرت شدند. تبلیغات آنها باعث شد تا از همان گروه 35 تا 40 درصدی لیبرالهای شهرنشین نشین نیز بتوانند یک جامعه رای برای خود تدارک ببیند. موضوعی که عامل مهم روی کار آمدن نتانیاهو با وزرای بسیار تندرویی شد که در چند ماه گذشته رفتارها و اقدامات آنها را شاهد بودهایم. اما این چیزی نبود که کاخ سفید بخواهد و همین مساله عاملی شد تا لیبرالهای شهرنشین خیابانها بریزند و اصلاح قوانین قضایی را بهانهای برای تحت فشار قرار دادن دولت حاکم کنند.
▪️همانگونه که پیش از این هم نوشتیم، پشت این تجمعات شبانه کاخ سفید قرار دارد. چند روز پیش هم یکی از رسانههای امریکایی تایید کرده بود که نتانیاهو در کاخ سفید «عنصر نامطلوب» به شمار میرود و رفتارهای دولت او باعث شده تا قدرت نرم و سخت امریکا در منطقه به صورت کامل زیر سوال برود. در چند ماه گذشته دهها مقام مختلف امریکایی با سفر به تلآویو تلاش کردند تا سیاست این دولت را تغییر دهند، اما به نظر میرسد که این خواسته روی نخواهد داد و ما سه دهه پس از ترور اسحاق رابین، شاهد یک تطور ماهیتی در میان صهونیستها خواهیم بود که اگر امریکا حمایت خود را از آن کم کند، میتواند مشکلات بسیار زیادی را برای این رژیم به وجود بیاورد.
▪️شاید برخی در ایران بگویند که آنچه در سرزمینهای اشغالی در حال روی دادن است، فیلم صهیونیستها است اما اگر اختلافات و شکاف اجتماعی سیاسی روی داده پس از انتخابات سال 1388، حوادث 1398 و 1401در ایران فیلم است، آنچه آنجا هم در حال اتفاق افتادن است، فیلمی بیش نیست. واقعیت این است که ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی که مبتنی بر جنگ، اشغال، تجاوز، نژادپرستی و به صورت کامل، حکومت پادگانی است دیگر قدرت ادامه مسیر را ندارد. بسیاری از ابزارهای قدرتی که صهیونیستها تا همین دو دهه پیش در اختیار داشتند و با آن اقدامات خود را توجیه میکردند، از دستشان خارج شده است.
▪️در این زمینه روزنامه هاآرتص به عنوان یکی از نشریات صهیونیستی «چپگرا» در گزارش قابل توجه نوشته که گروهی از کارشناسان اکنون در حال بررسی جایگزینهای احتمالی برای سیستم حاکم موجود هستند. دست اندرکاران این مطالعه به خوبی میدانند که امور در دولت چگونه مدیریت میشود و به دنبال آن هستند که بدانند آیا میتوان ساختاری جدید و مؤثر برای این سیستم حکومتی ایجاد کرد؟ در این گزارش آمده است که کارشناسان هنوز آماده انتشار گزینههایی نیستند که همچنان در حال بررسی هستند، زیرا هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارند. با این حال، آنها قصد دارند با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی در سطح سیاسی به بن بست رسیده است، در مورد گزینههای احتمالی برای جایگزینی سیستم موجود گفتوگوی سراسری برقرار کنند.
▪️ماه فوریه یادداشتی از مورخ معروف صهیونیستی یووال نوح هراری، استاد تاریخ در دانشگاه عبری در قدس اشغالی منتشر کرد که تصویری تیره و تار از وضعیت رژیم صهیونیستی ترسیم کرد و در آن اعتراف کرد به دلیل دگرگونی سیستم در نظر دارد اراضی اشغالی را ترک کند. هراری در یادداشت خود نوشت: «در مورد آنچه طرف مقابل میخواهد شک ندارم. آنها میخواهند دموکراسی را ریشه کن کنند». وی خاطرنشان کرد که کسانی که به «دموکراسی» اعتقاد ندارند در اراضی اشغالی اکثریت شدهاند. که به نظر میرسد منظور او، همان جریانهای نژادپرست و جنگطلبی است که در طول چند دهه گذشته در تاریکی نشسته و وارد عرصه سیاست نشده بودند.
▪️هراری معتقد است، دولت رژیم صهیونیستی گامهای محکمی برای ریشهکن کردن «دموکراسی» برمیدارد و تاکنون فقط تعداد کمی از شهروندان اسرائیلی هستند که در برابر آن مقاومت واقعی نشان میدهند. حتی اگر این بار تلاش برای ریشهکن کردن موفق نشود آنها دوباره حداکثر ظرف دو سال شاید بعد از پنج یا ۱۰ سال تلاش خواهند کرد. مبارزه طولانی و دشوار خواهد بود و هیچکس نمیتواند نتیجه آن را تضمین کند! به نوشته هاآرتص؛ ناامیدی که هراری از آن صحبت میکند دردناک است. این ناامیدی از ترکیبی از شرایط ویرانگر ناشی میشود. رژیم صهیونیستی اکنون به سرعت در حال از دست دادن تعادل بین یهودیت و «دموکراسی» است.
🔳«فروپاشی» آخرین راه برای رژیم صهیونیستی / 3
▪️این روزنامه نوشت، به گفته روون ریولین، رئیس سابق رژیم صهیونیستی، این رژیم به چهار قبیله تقسیم شده است؛ اما دو قبیله یهودیان تندرو و صهیونیستهای مذهبی به سرعت در حال رشد هستند و قبیله دوم اصول دموکراسی را به فرزندان خود آموزش نمیدهند. همین مساله باعث تضعیف اساس پیکره رژیم صهیونیستی به عنوان «دولت لیبرال دموکراتیک» شده است. به نوشته هاآرتص دو قبیله دیگر یهودیان سکولار و عربها هستند. هر چند تعداد یهودیان سکولار که در بالا ما از آنها به عنوان «شهرنشینان لیبرال» یاد کردیم در ظاهر کم نیست، اما حقیقتی که هراری به شکل تلویحی به آن اشاره کرده، تندرو شدن فرزندان آنها در جامعهای است که سیستم آموزشی دست همان جریان تندرو است.
▪️روزنامه هاآرتص میافزاید، رشد سریع جمعیتی یهودیان افراطی، که در آن میانگین نرخ باروری در میان زنان ۶.۵ فرزند به ازای هر زن است، بالاترین میزان در جهان است که مشکلات زیادی را بر جای میگذارد. چرا که این گروه آموزش لازم را دریافت نمیکنند، در اقتصاد شرکت نمیکنند بلکه از نفوذ سیاسی خود برای گرفتن پول از دولت استفاده میکنند و همین موجب شده آنها بدون نیاز به کار زندگی کنند و در نتیجه رژیم صهیونیستی به سمت سقوط اقتصادی مورد انتظار پیش خواهد رفت. یهودیان افراطی تا سال ۲۰۶۰ یک سوم جمعیت اراضی اشغالی را تشکیل میدهند که تهدیدی برای اقتصاد اسرائیل محسوب میشوند «زیرا هیچ دولتی نمیتواند رفاه خود را حفظ کند وقتی که یک سوم شهروندانش به جای کار به مزایا وابسته باشند».
▪️البته امیدواری این روزنامه به دیدن تاریخ 2060 بیشتر نوعی خوشخیالی مداوم است؛ اگر بخواهیم مبنا را گفتههای هراری و نوشته هاآرتص هم در نظر بگیریم، وضعیت این رژیم چند پارچه بیماهیت خیلی خیلی زودتر از این گفتهها و مسائل به پایان میرسد. در جامعهای که توازن اقتصادی به هم بخورد، توازن اجتماعی و سیاسی نیز به هم خواهد خورد. یک عمر صهیونیستها مفت و مجانی سالیانه نزدیک به 15 تا 20 میلیارد دلار از امریکا دریافت میکردند، اما آیا امریکا هنوز میتواند این پول را به این جامعه تزریق کند؟ آیا آینده اقتصادی به شرکتهای امریکایی اجازه میدهند همچنان در فلسطین اشغالی حضور داشته باشند؟ اینها را در کنار مشکلات امنیتی بگذارید تا متوجه سختی کار شوید.
▪️هاآرتص نوشت، ناامیدی هراری مورخ بخشی از آگاهی گستردهتر در میان عموم مردم است که اسرائیل به سمت خودویرانگری پیش میرود. حتی اگر فردا اصلاحات قضایی متوقف شود و یک دولت وفادار و غیر افراطی انتخاب شود، باز هم نمیتوان انتظار داشت که نگرانیها در مورد ثبات اراضی اشغالی و آینده سیستم حکومتی لیبرال آن از بین برود! این همان شکافی است که در بالا از آن صحبت کردیم و مشخص میکند که این شکافهایی که همیشه وجود داشته بودند اما به دلایل مختلف سربسته ماندند، حالا دارند آرام آرام خودشان را به منصه ظهور میرسانند.
▪️با این حال، آنچه این روزنامه در پایان گزارش خود نوشته، روایت بسیار تلختری برای صهیونیستها به شمار میرود؛ هاآراتص مینویسد: دولت در تلاش است تا گزارشهای مربوط به فرار پول به خارج را به عنوان بخشی از یک کارزار ایجاد رعب و وحشت جلوه دهد؛ اما واقعیت کاملا برعکس است و نگرانیهای واقعی در این زمینه وجود دارند. خسارتی که به این رژیم وارد شده جبران ناپذیر است؛ پولی که رفته هیچ وقت برنمیگردد، خروج ارز، انتقال شرکتهای داخلی به خارج و فرار مغزها پدیدهای دائمی و مستمر خواهد بود…. تبعات این اتفاقات را میتوان در «معاهده پکن» دید، جایی که صهیونیستها دیدند نمیتوانند روی دیوار اشغالگری صهیونیستها یادگاری بنویسند.