ابوسعید ابوالخیر، به طور دقیق نام وی ابوسعید فضلالله بن احمد بن محمد بن ابراهیم میهنی بود و در سالهای (۳۵۷ – ۴۴۰ قمری) در میانه قرن چهارم و قرن پنجم زندگی میکرد. ابوسعید ابوالخیر در میان عارفان مقام بسیار برجسته و ویژهای دارد و نام او با عرفان و شعر آمیختگی عمیقی دارد.
به گزارش رک نیوز:در بخش مهمی از شعر پارسی چهره او در کنار مولوی و عطار قرار میگیرد، بیآنکه خود او شعر چندانی سروده باشد.در تاریخ اندیشههای عرفانیاش در بالاترین سطح اندیشمندان این گُستره پهناور در کنار حلاج، بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی بهشمار میرود.
چشمی دارم همه پر از دیدن دوست
با دیده مرا خوشست چون دوست دروست
از دیده و دوست فرق کردن نتوان
یا اوست درون دیده یا دیده خود اوست
او سالها در مرو و سرخس فقه و حدیث درس آموخت تا در یک رویداد مهم در زندگیاش، درس را رها کرد و به جمع صوفیان پیوست و به وادی عرفان روی آورد.
اما این رویداد چه بود؟
دیدار با این سینا. دیداری کوتاه شاید مشابه با دیدار شمس و مولانا. اما مشخص است به همان میزان بر معرفت ابوسعید ابوالخیر تاثیرگذار بوده، چرا که وی پس از این دیدار درس را رها کرده و جمع صوفیان پیوسته است.
داستان دیدار او با ابن سینا که در کتاب اسرارالتوحید آمده بسیار پر آوازه است:
خواجه بوعلی سینا با شیخ در خانه شد و در خانه فراز کردند و سه شبانه روز با یکدیگر بودند و به خلوت سخن میگفتند که کس ندانست و نیز به نزدیک ایشان در نیامد مگر کسی که اجازت دادند. و جز به نماز جماعت بیرون نیامدند، بعد از سه شبانه روز خواجه بوعلی برفت.
شاگردان از خواجه بوعلی پرسیدند که شیخ را چگونه یافتی؟ گفت: هر چه من میدانم او میبیند، و متصوفه و مریدان شیخ چون به نزدیک شیخ درآمدند، از شیخ پرسیدند که ای شیخ، بوعلی را چون یافتی؟ گفت: هر چه ما میبینیم او میداند.
گویند ابوسعید ابوالخیر به شیخ الرئیس نوشت:
مبادا بر مباحث معقول اعتماد کنی؛ زیرا بدیهیترین استدلال شکل اول است، در حالی که شکل اول دوری است. افزون بر این، ثبوت نتیجه متوقف بر کلیت کبراست. و کلیت کبرا بر صدق اکبر بر اصغر متوقف است؛ زیرا اصغر از جمله افراد اکبر است.
شیخ الرئیس در پاسخ گفت: کلیت کبرا موقوف بر اندراج اصغر است به اجمال، و مقصود از نتیجه حصول نتیجه است به تفصیل.